معنی دیگر گون - جستجوی لغت در جدول جو

دیگر گون: رنگ دیگر، جور دیگر طور دیگر نوع دیگر، سرنگون واژگون، مغشوش مضطرب شوریده

فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دیگر گونی — تصویر دیگر گونی

دیگر گونی

دیگر گون شدن دیگر گونگی تغییر تبدل

فرهنگ لغت هوشیار

دیگر گونه

رنگ دیگر، جور دیگر طور دیگر نوع دیگر، سرنگون واژگون، مغشوش مضطرب شوریده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از دیگر گونگی — تصویر دیگر گونگی

دیگر گونگی

دیگر گونه شدن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از دیگرگون — تصویر دیگرگون

متفاوت

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از دیگرگون — تصویر دیگرگون

نوع دیگر، دیگرگونه، شوریده، درهم برهم

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از دیگرگون — تصویر دیگرگون

دگرگون، جور دیگر، طور دیگر، واژگون و سرنگون، منقلب، رنگ دیگر

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از دیگرگون — تصویر دیگرگون

((گَ))

رنگی دیگر، جور دیگر، طور دیگر، نوع دیگر، سرنگون، واژگون، مضطرب، شوریده

فرهنگ فارسی معین

تصویری از دیگر شدن — تصویر دیگر شدن

دیگر شدن

عوض شدن

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از دگر گونی — تصویر دگر گونی

دگر گونی

دیگر گون شدن دیگر گونگی تغییر تبدل

فرهنگ لغت هوشیار

دگر گونه

رنگ دیگر، جور دیگر طور دیگر نوع دیگر، سرنگون واژگون، مغشوش مضطرب شوریده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از دیگر روز — تصویر دیگر روز

دیگر روز

روز دیگر روز بعد

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از دیگرگونی — تصویر دیگرگونی

دیگرگونی

دیگرگون شدن، دیگرگونه شدن

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از جگر گون — تصویر جگر گون

سرخ پررنگ

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از دگرگون — تصویر دگرگون

متحول

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از دگرگون — تصویر دگرگون

تغییر حال یافته، متغیر

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از دگرگون — تصویر دگرگون

جور دیگر، طور دیگر، واژگون و سرنگون، منقلب، رنگ دیگر

فرهنگ فارسی عمید